معنی فارسی extricable

B1

قابل جداسازی، به معنای اینکه می‌توان چیزی را از وضعیتی بیرون آورد.

Able to be freed or removed from a situation or entanglement.

example
معنی(example):

موارد از آن درهم ریختگی قابل جدا شدن بودند.

مثال:

The items were extricable from the tangled mess.

معنی(example):

این مشکل به نظر قابل جداسازی می‌آید اگر با هم کار کنیم.

مثال:

This problem seems extricable if we work together.

معنی فارسی کلمه extricable

: معنی extricable به فارسی

قابل جداسازی، به معنای اینکه می‌توان چیزی را از وضعیتی بیرون آورد.