معنی فارسی facaded

B1

فاساد شده، به عملی اطلاق می‌شود که بر روی سطح بیرونی چیزی طراحی یا پوشش داده شده است.

Having a facade; decorated on the exterior.

example
معنی(example):

ساختمان با شیشه به زیبایی فاساد شد.

مثال:

The building was beautifully facaded with glass.

معنی(example):

آنها دیوار را با رنگ‌های روشن برای جشن فاساد کردند.

مثال:

They facaded the wall with bright colors for the festival.

معنی فارسی کلمه facaded

: معنی facaded به فارسی

فاساد شده، به عملی اطلاق می‌شود که بر روی سطح بیرونی چیزی طراحی یا پوشش داده شده است.