معنی فارسی faceable

B1

قابل رویارویی، به چیزی اطلاق می‌شود که می‌توان با آن روبه‌رو شد یا حل کرد.

Something that can be confronted or dealt with.

example
معنی(example):

چالش‌هایی که با آنها روبه‌رو می‌شویم، با کار تیمی قابل حل است.

مثال:

The challenges we faceable can be solved with teamwork.

معنی(example):

او معتقد است هر مشکلی قابل رویارویی است اگر مثبت بمانیم.

مثال:

He believes every problem is faceable if we stay positive.

معنی فارسی کلمه faceable

: معنی faceable به فارسی

قابل رویارویی، به چیزی اطلاق می‌شود که می‌توان با آن روبه‌رو شد یا حل کرد.