معنی فارسی facebar
B1فیسبار، ابزاری برای نگهداشتن موها بهخصوص در هنگام ورزش.
A device used to keep hair away from the face, often worn during physical activities.
- NOUN
example
معنی(example):
او در حین تمرین یک فیسبار به سر گذاشت تا موهایش را عقب نگه دارد.
مثال:
She wore a facebar during the workout to keep her hair back.
معنی(example):
فیسبار کمک میکند که عرق به چشمهایش نرود.
مثال:
The facebar helps prevent sweat from getting in her eyes.
معنی فارسی کلمه facebar
:
فیسبار، ابزاری برای نگهداشتن موها بهخصوص در هنگام ورزش.