معنی فارسی faciend
B1به معنای در حال انجام یا مشغول به فعالیتی است.
Engaging in the act of doing something.
- VERB
example
معنی(example):
بحث در حال انجام درباره تغییرات اخیر در سیاست بود.
مثال:
The faciend discussion was about the recent changes in policy.
معنی(example):
او در انجام برنامهریزی استراتژیک درگیر بود.
مثال:
He was involved in the faciend of strategic planning.
معنی فارسی کلمه faciend
:
به معنای در حال انجام یا مشغول به فعالیتی است.