معنی فارسی fackeltanz
B2نوعی رقص سنتی که در آن شرکتکنندگان با مشعلهای روشن میرقصند.
A traditional dance where participants dance with lit torches.
- NOUN
example
معنی(example):
رقص شمع رویدادی دیدنی در جشنواره بود.
مثال:
The fackeltanz was a spectacular event at the festival.
معنی(example):
همه برای جشن گرفتن این مناسبت در رقص شمع شرکت کردند.
مثال:
Everyone joined in the fackeltanz to celebrate the occasion.
معنی فارسی کلمه fackeltanz
:
نوعی رقص سنتی که در آن شرکتکنندگان با مشعلهای روشن میرقصند.