معنی فارسی falconries

B1

محل‌هایی برای نگهداری و تربیت شاهین‌ها، به ویژه برای شکار.

Places where falcons are trained and kept, primarily for falconry.

example
معنی(example):

پادشاهی‌های شاهین در دوران قرون وسطی مکان‌هایی بودند که شوالیه‌ها پرندگانشان را تمرین می‌دادند.

مثال:

The falconries of the medieval era were places where knights trained their birds.

معنی(example):

در طول جشنواره، ما چندین پادشاهی شاهین را بازدید کردیم تا دربارهٔ پرندگان بیاموزیم.

مثال:

We visited several falconries during the festival to learn about the birds.

معنی فارسی کلمه falconries

: معنی falconries به فارسی

محل‌هایی برای نگهداری و تربیت شاهین‌ها، به ویژه برای شکار.