معنی فارسی falcula
B1یک جزء آناتومیک کوچک در پرندگان که با پرواز و ساختار جسمی مرتبط است.
A small anatomical part in birds, often associated with their structural and flight capabilities.
- NOUN
example
معنی(example):
فالكولا یک قسمت کوچک از آناتومی پرنده است که به استخوان آرزو مربوط میشود.
مثال:
The falcula is a small part of the bird anatomy related to the wishbone.
معنی(example):
در برخی گونهها، فالكولا نقش مهمی در پرواز ایفا میکند.
مثال:
In some species, the falcula plays a critical role in flight.
معنی فارسی کلمه falcula
:
یک جزء آناتومیک کوچک در پرندگان که با پرواز و ساختار جسمی مرتبط است.