معنی فارسی fallibilist

C1

خطاپذیر، کسی که به ماهیت ناپایداری و نادرستی احتمال باورها و دانش باور دارد.

One who accepts that human knowledge is always subject to revision or error.

example
معنی(example):

به عنوان یک خطاپذیر، او اعتراف کرد که همه باورها ممکن است نادرست باشند.

مثال:

As a fallibilist, he acknowledged that all beliefs could be wrong.

معنی(example):

نگرش خطاپذیر در مباحثات باعث باز بودن ذهن می‌شود.

مثال:

The fallibilist perspective fosters open-mindedness in debates.

معنی فارسی کلمه fallibilist

:

خطاپذیر، کسی که به ماهیت ناپایداری و نادرستی احتمال باورها و دانش باور دارد.