معنی فارسی fallibleness

B1

خطاپذیری، کیفیت یا ویژگی نادرست بودن یا اشتباه بودن.

The quality of being open to error or liable to making mistakes.

example
معنی(example):

خطاپذیری او زمانی که موقعیت را اشتباه قضاوت کرد، مشهود بود.

مثال:

Her fallibleness was evident when she misjudged the situation.

معنی(example):

شناسایی خطاپذیری‌ ما می‌تواند منجر به اتخاذ تصمیمات بهتر شود.

مثال:

Recognizing our fallibleness can lead to better decision-making.

معنی فارسی کلمه fallibleness

:

خطاپذیری، کیفیت یا ویژگی نادرست بودن یا اشتباه بودن.