معنی فارسی familiarization
B1آشنا شدن، فرآیند آشنا کردن افراد با محیط یا موضوع جدید.
The process of becoming familiar with something.
- noun
noun
معنی(noun):
The act, process or result of familiarizing.
example
معنی(example):
آشنا شدن کارمندان جدید چندین هفته طول کشید.
مثال:
The familiarization of the new employees took several weeks.
معنی(example):
آشنا شدن با نرم‌افزار قبل از شروع پروژه ضروری است.
مثال:
Familiarization with the software is essential before starting the project.
معنی فارسی کلمه familiarization
:
آشنا شدن، فرآیند آشنا کردن افراد با محیط یا موضوع جدید.
