معنی فارسی family jewels
C1جواهراتی که به‌عنوان ارث از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.
Valuable jewelry or precious items that have been passed down through generations in a family.
- noun
noun
معنی(noun):
Testicles.
مثال:
The whole crowd cringed as he got hit right in the family jewels.
example
معنی(example):
او جواهرات خانوادگی‌اش را در یک گاوصندوق نگه می‌داشت.
مثال:
He kept his family jewels in a safe.
معنی(example):
جواهرات خانوادگی از نسل‌های گذشته به ارث رسیده بود.
مثال:
The family jewels were passed down through generations.
معنی فارسی کلمه family jewels
:
جواهراتی که به‌عنوان ارث از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.
