معنی فارسی family man

B1

مردی که به خانواده و مسئولیت‌های خانوادگی‌اش توجه ویژه‌ای دارد.

A man who is devoted to his family and prioritizes family life.

noun
معنی(noun):

An adult male with a spouse and children to whose well-being he is dedicated.

example
معنی(example):

او یک مرد خانواده است که عاشق گذراندن وقت با فرزندانش است.

مثال:

He's a family man who loves spending time with his kids.

معنی(example):

مرد خانواده بودن به معنای اولویت دادن به عزیزان‌تان است.

مثال:

Being a family man means prioritizing your loved ones.

معنی فارسی کلمه family man

: معنی family man به فارسی

مردی که به خانواده و مسئولیت‌های خانوادگی‌اش توجه ویژه‌ای دارد.