معنی فارسی family law
B2زیرمجموعهای از حقوق که به مسائل خانوادگی مانند طلاق، حضانت، و ارث میپردازد.
The branch of law that deals with family-related issues and domestic relations.
- noun
noun
معنی(noun):
The area of private law pertaining to family matters and domestic relations.
example
معنی(example):
او در زمینه حقوق خانواده تخصص دارد و موارد طلاق را بررسی میکند.
مثال:
She specializes in family law and handles divorce cases.
معنی(example):
حقوق خانواده موضوعاتی مانند حضانت فرزندان و ازدواج را شامل میشود.
مثال:
Family law covers issues such as child custody and marriage.
معنی فارسی کلمه family law
:
زیرمجموعهای از حقوق که به مسائل خانوادگی مانند طلاق، حضانت، و ارث میپردازد.