معنی فارسی fan-boys
B1جمعی از مردانی که به شدت به یک سری از محصولات فرهنگی علاقهمندند.
Plural of fan-boy, referring to a group of male fans who show excessive enthusiasm.
- NOUN
example
معنی(example):
دوستداران معمولاً در فرومها درباره برنامههای مورد علاقهشان صحبت میکنند.
مثال:
The fan-boys often discuss their favorite shows on forums.
معنی(example):
دوستداران معمولاً در کنسرتها به صورت شخصیتهای مورد علاقهشان لباس میپوشند.
مثال:
Fan-boys typically dress up as their favorite characters at conventions.
معنی فارسی کلمه fan-boys
:
جمعی از مردانی که به شدت به یک سری از محصولات فرهنگی علاقهمندند.