معنی فارسی fanaticizes

B2

شیدایی کردن، تبدیل کردن یک موضوع یا نگرش به چیزی افراطی و غیرمنطقی.

To make fanatical or to exaggerate one's passion for something.

verb
معنی(verb):

To make into a fanatic.

معنی(verb):

To become fanatical.

example
معنی(example):

مستند، تجربیات بازماندگان را به‌طور افراطی به تصویر می‌کشد.

مثال:

The documentary fanaticizes the experiences of the survivors.

معنی(example):

او تمایل دارد که نظرات خود را در مورد سیاست به‌صورت افراطی بیان کند.

مثال:

He tends to fanaticizes his opinions about politics.

معنی فارسی کلمه fanaticizes

: معنی fanaticizes به فارسی

شیدایی کردن، تبدیل کردن یک موضوع یا نگرش به چیزی افراطی و غیرمنطقی.