معنی فارسی fangless

A2

فاقد نیش، به موجودی اطلاق می‌شود که دندانی برای نیش زدن ندارد.

Describing an animal that does not have fangs.

example
معنی(example):

این حیوان فاقد نیش بی‌خطر بود.

مثال:

The fangless animal was harmless.

معنی(example):

آنها یک موجود بدون نیش در باغ پیدا کردند.

مثال:

They found a fangless creature in the garden.

معنی فارسی کلمه fangless

:

فاقد نیش، به موجودی اطلاق می‌شود که دندانی برای نیش زدن ندارد.