معنی فارسی fangled
B2فنگلدار، به معنای داشتن ویژگیها یا فناوریهای جدید و مدرن.
Having new or innovative features or technology.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گوشی جدید ویژگیهای فنگلدار زیادی دارد.
مثال:
The new phone has many fangled features.
معنی(example):
او لپتاپ فنگل جدیدش را به نمایش گذاشت.
مثال:
He showed off his fangled new laptop.
معنی فارسی کلمه fangled
:فنگلدار، به معنای داشتن ویژگیها یا فناوریهای جدید و مدرن.