معنی فارسی fario

B1

فاریو، نوعی ماهی که به دلیل طعم لطیف و ویژه‌اش شناخته شده است.

A type of fish known for its delicate and unique flavor.

example
معنی(example):

ماهی فاریو به خاطر طعم لطیفش معروف است.

مثال:

The fario fish is known for its delicate flavor.

معنی(example):

رودخانه خانه بسیاری از گونه‌های فاریو است.

مثال:

The river is home to many fario species.

معنی فارسی کلمه fario

: معنی fario به فارسی

فاریو، نوعی ماهی که به دلیل طعم لطیف و ویژه‌اش شناخته شده است.