معنی فارسی fashing

B1

فاش کردن به معنای دلسرد شدن و نگرانی در مورد مسائل و چالش‌ها است.

The act of worrying or becoming anxious about something.

verb
معنی(verb):

To worry; to bother, annoy.

معنی(verb):

To trouble oneself; to take pains.

example
معنی(example):

او به خاطر گوشی شکسته‌اش دچار دلسردی است.

مثال:

She is fashing over her broken phone.

معنی(example):

او ساعت‌ها درباره موعد تحویل پروژه دچار دلسردی شد.

مثال:

He spent hours fashing about the project deadline.

معنی فارسی کلمه fashing

: معنی fashing به فارسی

فاش کردن به معنای دلسرد شدن و نگرانی در مورد مسائل و چالش‌ها است.