معنی فارسی faster growing
B1به سرعت و به طور مؤثر رشد کردن، به خصوص در مورد گیاهان یا کسبوکارها.
Growing more rapidly or at a higher rate compared to others.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گیاهان سریعتر از دیگران رشد میکنند.
مثال:
These plants are faster growing than the others.
معنی(example):
او محصولات سریعتر رشد کننده را برای مزرعهاش ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers faster growing crops for her farm.
معنی فارسی کلمه faster growing
:
به سرعت و به طور مؤثر رشد کردن، به خصوص در مورد گیاهان یا کسبوکارها.