معنی فارسی fasties
B1افرادی که به سرعت کارها را انجام میدهند یا به سرعت پیشرفت میکنند.
People or things that are characterized by speed or quickness.
- NOUN
example
معنی(example):
افراد سریعتر در گروه همیشه کارهایشان را زودتر تمام میکنند.
مثال:
The fasties in the group always finish their tasks first.
معنی(example):
ما آنها را fasties مینامیم زیرا هرگز از دیگران عقب نمیمانند.
مثال:
We call them the fasties because they never lag behind.
معنی فارسی کلمه fasties
:
افرادی که به سرعت کارها را انجام میدهند یا به سرعت پیشرفت میکنند.