معنی فارسی fastigiums

C1

فاستیگیوم، به بخش برجسته یا بالایی یک ساختار اشاره دارد، به ویژه در زمینه‌های زیست‌شناسی و جغرافیا.

Fastigium refers to the uppermost part or peak of a structure, particularly in biological or geographical contexts.

example
معنی(example):

فاستیگیوم‌های کوه پوشیده از برف بودند.

مثال:

The fastigiums of the mountain were covered in snow.

معنی(example):

در زیست‌شناسی، فاستیگیوم‌ها برای درک رشد گیاهان مهم هستند.

مثال:

In biology, the fastigiums are important for understanding plant growth.

معنی فارسی کلمه fastigiums

: معنی fastigiums به فارسی

فاستیگیوم، به بخش برجسته یا بالایی یک ساختار اشاره دارد، به ویژه در زمینه‌های زیست‌شناسی و جغرافیا.