معنی فارسی fastest growing

B1

به سریع‌ترین شیوه ممکن رشد کردن، به ویژه در مورد صنایع یا کسب‌وکارها.

Growing at the highest rate; experiencing the most rapid expansion.

example
معنی(example):

این صنعت سریع‌ترین رشد را در منطقه دارد.

مثال:

This is the fastest growing industry in the region.

معنی(example):

او در شرکت‌های فناوری که سریع‌ترین رشد را دارند، سرمایه‌گذاری کرد.

مثال:

He invested in the fastest growing technology companies.

معنی فارسی کلمه fastest growing

: معنی fastest growing به فارسی

به سریع‌ترین شیوه ممکن رشد کردن، به ویژه در مورد صنایع یا کسب‌وکارها.