معنی فارسی fastidiosity

C1

فستیدیوستی، به معنای حساسیت یا دقت بیش از حد در جزئیات و کیفیت، به‌ویژه در انتخاب یا قضاوت.

Excessive sensitivity to detail, particularly in taste or judgment.

example
معنی(example):

فستیدیوستی او باعث شد که نتواند از لذت‌های ساده لذت ببرد.

مثال:

His fastidiosity made it difficult for him to enjoy simple pleasures.

معنی(example):

فستیدیوستی در سلیقه غذایی او واضح بود.

مثال:

The fastidiosity in her taste for food was evident.

معنی فارسی کلمه fastidiosity

:

فستیدیوستی، به معنای حساسیت یا دقت بیش از حد در جزئیات و کیفیت، به‌ویژه در انتخاب یا قضاوت.