معنی فارسی fatiguabilities
B1خستگی‌پذیری‌ها، حالت‌های مختلف قابل احساس خستگی در افراد.
Different levels of capacity to become fatigued.
- NOUN
example
معنی(example):
ورزشکاران مختلف خستگی‌پذیری‌های متفاوتی دارند.
مثال:
Different athletes have different fatiguabilities.
معنی(example):
محققان خستگی‌پذیری‌ها را برای بهبود روش‌های تمرینی مطالعه می‌کنند.
مثال:
Researchers study fatiguabilities to improve training methods.
معنی فارسی کلمه fatiguabilities
:خستگی‌پذیری‌ها، حالت‌های مختلف قابل احساس خستگی در افراد.
