معنی فارسی feal
B1وفادار به معنای داشتن قلب و روحی وفادار و آماده برای کمک به دیگران.
Loyal, faithful, or devoted.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او قلبی وفادار داشت و همیشه آماده کمک به دیگران بود.
مثال:
He had a feal heart, always ready to help others.
معنی(example):
طبیعت وفادارانه دوستی او آن را خاص کرد.
مثال:
The feal nature of her friendship made it special.
معنی فارسی کلمه feal
:وفادار به معنای داشتن قلب و روحی وفادار و آماده برای کمک به دیگران.