معنی فارسی featherlike
B2شبیه پر، به ویژه به توصیف چیزهایی که ظاهری مشابه با پرها دارند.
Having a texture or appearance reminiscent of feathers.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت شبیه پر پارچه نرم است.
مثال:
The featherlike texture of the fabric is soft.
معنی(example):
موهای او در باد کیفیتی شبیه پر داشت.
مثال:
Her hair had a featherlike quality in the wind.
معنی فارسی کلمه featherlike
:
شبیه پر، به ویژه به توصیف چیزهایی که ظاهری مشابه با پرها دارند.