معنی فارسی feathermonger

B1

پر فروش، فردی که در معامله یا فروش پرها تخصص دارد.

A merchant or trader dealing specifically in feathers.

example
معنی(example):

پر فروشی انواع مختلفی از پرها را می‌فروشد.

مثال:

The feathermonger sells various types of feathers.

معنی(example):

او در بازار محلی به عنوان یک پر فروش شناخته می‌شود.

مثال:

He is known as a feathermonger in the local market.

معنی فارسی کلمه feathermonger

:

پر فروش، فردی که در معامله یا فروش پرها تخصص دارد.