معنی فارسی fecundations
B2فِکونداسیونها، جمع فِکونداسیون هستند و به فرآیندهای باروری تخمکها توسط اسپرمها اشاره دارند.
Multiple instances of the fertilization of eggs by sperm cells.
- NOUN
example
معنی(example):
فِکونداسیونهای گونههای مختلف جانوری میتواند بهطور قابل توجهی متفاوت باشد.
مثال:
The fecundations of various animal species can differ significantly.
معنی(example):
محققان فِکونداسیونها را مطالعه میکنند تا استراتژیهای تولیدمثل را درک کنند.
مثال:
Researchers study the fecundations to understand reproductive strategies.
معنی فارسی کلمه fecundations
:فِکونداسیونها، جمع فِکونداسیون هستند و به فرآیندهای باروری تخمکها توسط اسپرمها اشاره دارند.