معنی فارسی federally

B1

به صورت فدرال، به معنای ارتباط یا وابستگی به دولت فدرال یا قوانین آن.

In a manner relating to the central government or federal authority.

adverb
معنی(adverb):

In a federal manner.

example
معنی(example):

این پروژه به صورت فدرال تأمین مالی شد تا موفقیت آن تضمین شود.

مثال:

The project was funded federally to ensure its success.

معنی(example):

آن‌ها در حال بحث در مورد تغییرات مقرر شده به صورت فدرال در قانون هستند.

مثال:

They are debating federally mandated changes to the law.

معنی فارسی کلمه federally

: معنی federally به فارسی

به صورت فدرال، به معنای ارتباط یا وابستگی به دولت فدرال یا قوانین آن.