معنی فارسی fellnesses
B1فِلِنسها، ویژگیهای مختلفی از منظر که شامل سطوح ناهموار و جذابیتهای طبیعی است.
Various instances or examples of the quality of being fell; notable for their rugged characteristics.
- NOUN
example
معنی(example):
فِلِنسهای این منطقه نمایی شگفتانگیز ارائه میدهند.
مثال:
The fellnesses of the region offer dramatic views.
معنی(example):
اکتشافگران فِلِنسها را در حین سفر خود مستند میکنند.
مثال:
Explorers document the fellnesses as they travel.
معنی فارسی کلمه fellnesses
:فِلِنسها، ویژگیهای مختلفی از منظر که شامل سطوح ناهموار و جذابیتهای طبیعی است.