معنی فارسی feracious

C1

توانایی تولید یا خلق به طور فراوان.

Capable of producing abundantly.

example
معنی(example):

زمین فرتوت این فصل محصولات زیادی تولید کرد.

مثال:

The feracious soil produced a lot of crops this season.

معنی(example):

ذهن فرتوت او همیشه پر از ایده‌ها بود.

مثال:

Her feracious mind was always filled with ideas.

معنی فارسی کلمه feracious

: معنی feracious به فارسی

توانایی تولید یا خلق به طور فراوان.