معنی فارسی ferlies
B1احساسات پنهان یا سرکوب شده که به سختی ابراز میشوند.
Feelings that are hidden or suppressed.
- NOUN
example
معنی(example):
پنهان کردن او زمانی که از تماس چشمی اجتناب میکرد، واضح بود.
مثال:
His ferlies were evident when he avoided eye contact.
معنی(example):
او احساساتش را از طریق هنر خود ابراز کرد.
مثال:
She expressed her ferlies through her art.
معنی فارسی کلمه ferlies
:
احساسات پنهان یا سرکوب شده که به سختی ابراز میشوند.