معنی فارسی fermentatively

B1

به طور تخمیرکننده، اشاره به فرآیندی دارد که در آن موجودات زنده مواد را به انرژی تبدیل می‌کنند، معمولاً بدون نیاز به اکسیژن.

In a manner relating to fermentation, especially in producing alcohol or gas.

example
معنی(example):

مخمر به طور تخمیرکننده کار می‌کند تا الکل تولید کند.

مثال:

The yeast works fermentatively to produce alcohol.

معنی(example):

قندها به طور تخمیرکننده به دی‌اکسید کربن تبدیل می‌شوند.

مثال:

The sugars fermentatively convert into carbon dioxide.

معنی فارسی کلمه fermentatively

: معنی fermentatively به فارسی

به طور تخمیرکننده، اشاره به فرآیندی دارد که در آن موجودات زنده مواد را به انرژی تبدیل می‌کنند، معمولاً بدون نیاز به اکسیژن.