معنی فارسی ferruginate

B1

زنگ زدن به معنای تبدیل شدن یا پوشش دادن به زنگ است، به‌ویژه در مورد فلزات.

To cause to become rusty; especially describes the process of metal developing rust.

example
معنی(example):

فروگریدن به معنای زنگ زدن چیزی است.

مثال:

To ferruginate something means to turn it rusty.

معنی(example):

قرار گرفتن در معرض آب می‌تواند ابزارهای فلزی شما را به مرور زمان فروگرید کند.

مثال:

Water exposure can ferruginate your metal tools over time.

معنی فارسی کلمه ferruginate

: معنی ferruginate به فارسی

زنگ زدن به معنای تبدیل شدن یا پوشش دادن به زنگ است، به‌ویژه در مورد فلزات.