معنی فارسی fertilizer
B1 /ˈfɜːɹtəlaɪzəɹ/محصولی که به منظور تأمین مواد مغذی لازم برای کشت گیاهان به خاک اضافه می‌شود.
Substances added to soil or plants to provide essential nutrients for growth.
- noun
noun
معنی(noun):
A natural substance that is used to make the ground more suitable for growing plants.
معنی(noun):
A chemical compound created to have the same effect.
example
معنی(example):
او کود خرید تا به گیاهانش کمک کند بهتر رشد کنند.
مثال:
He bought fertilizer to help his plants grow better.
معنی(example):
انواع مختلفی از کود در فروشگاه‌ها موجود است.
مثال:
There are many types of fertilizer available in stores.
معنی فارسی کلمه fertilizer
:
محصولی که به منظور تأمین مواد مغذی لازم برای کشت گیاهان به خاک اضافه می‌شود.
