معنی فارسی ferule
C1نوار یا تکهای از چوب یا پلاستیک که برای جبران خطای دانشآموزان یا به عنوان ابزار آموزشی به کار میرود.
A flat strip, typically used in a pedagogical context to punish or correct students.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A ruler-shaped instrument, generally used to slap naughty children on the hand.
verb
معنی(verb):
To punish with a ferule.
example
معنی(example):
فروله یک نوار صاف است که در آموزش استفاده میشود.
مثال:
A ferule is a flat strip used in education.
معنی(example):
معلمها قبلاً از فروله برای نظم بخشیدن به دانشآموزان استفاده میکردند.
مثال:
Teachers used to use a ferule to keep students in line.
معنی فارسی کلمه ferule
:
نوار یا تکهای از چوب یا پلاستیک که برای جبران خطای دانشآموزان یا به عنوان ابزار آموزشی به کار میرود.