معنی فارسی ferula
B2یک نوع گیاه بزرگ با ساقه‌های ضخیم که بیشتر در مناطق خشک و کوهستانی رشد می‌کند.
A genus of flowering plants that can be very tall with thick stems.
- noun
noun
معنی(noun):
A ferule.
معنی(noun):
A stroke from a cane.
معنی(noun):
The imperial sceptre in the Byzantine Empire.
example
معنی(example):
گیاه فرولا به خاطر ساقه‌های بلند و ضخیمش شناخته شده است.
مثال:
The ferula plant is known for its tall and thick stalks.
معنی(example):
فرولا معمولاً در مناطق کوهستانی و خشک یافت می‌شود.
مثال:
Ferula is often found in dry, mountainous regions.
معنی فارسی کلمه ferula
:
یک نوع گیاه بزرگ با ساقه‌های ضخیم که بیشتر در مناطق خشک و کوهستانی رشد می‌کند.
