معنی فارسی fervidor

B2

دستگاهی برای گرم کردن مایعات یا مواد، معمولاً در زمینه‌های هنری یا صنعتی.

A device used for heating substances, especially in artistic or industrial contexts.

example
معنی(example):

یک فرودور توسط هنرمندان برای گرم کردن ابزارهایشان استفاده می‌شود.

مثال:

A fervidor is used by artists to heat their tools.

معنی(example):

فرودور به او کمک کرد دما مناسب برای موم را بدست آورد.

مثال:

The fervidor helped him achieve the perfect temperature for the wax.

معنی فارسی کلمه fervidor

: معنی fervidor به فارسی

دستگاهی برای گرم کردن مایعات یا مواد، معمولاً در زمینه‌های هنری یا صنعتی.