معنی فارسی fibrocrystalline

B1

فیبروکریستالی به ساختارهای بلوری و فیبروزی اشاره دارد که در بافت‌های خاص وجود دارد.

Relating to a structure that is both fibrous and crystalline.

example
معنی(example):

ساختمان‌های فیبروکریستالی در انواع خاصی از بافت‌ها یافت می‌شوند.

مثال:

Fibrocrystalline structures can be found in certain types of tissues.

معنی(example):

ماتریس فیبروکریستالی در بافت‌های پیوندی حمایت می‌کند.

مثال:

The fibrocrystalline matrix provides support in connective tissues.

معنی فارسی کلمه fibrocrystalline

: معنی fibrocrystalline به فارسی

فیبروکریستالی به ساختارهای بلوری و فیبروزی اشاره دارد که در بافت‌های خاص وجود دارد.