معنی فارسی fibroelastic

B1

فیبروئلاستیک به ویژگی‌های کشسانی بافت‌ها مربوط می‌شود که به آنها قابلیت انعطاف می‌دهد.

Relating to or having elastic fibers; providing flexibility.

example
معنی(example):

الیاف فیبروئلاستیک به بافت‌ها امکان کشش می‌دهند.

مثال:

Fibroelastic fibers give tissues the ability to stretch.

معنی(example):

اجزای فیبروئلاستیک برای کشسانی پوست حیاتی هستند.

مثال:

The fibroelastic components are crucial for the skin's elasticity.

معنی فارسی کلمه fibroelastic

: معنی fibroelastic به فارسی

فیبروئلاستیک به ویژگی‌های کشسانی بافت‌ها مربوط می‌شود که به آنها قابلیت انعطاف می‌دهد.