معنی فارسی fibrously
B1فیبرولس (fibrously) به طور فیبری به معنای نوعی ساختار یا قوام است که شامل الیاف باشد.
In a manner that consists of or is characterized by fibers.
- ADVERB
example
معنی(example):
پارچه به طرز فیبری بافته شده است تا دوام بیشتری داشته باشد.
مثال:
The fabric is fibrously woven for durability.
معنی(example):
ریشهها به طور فیبری رشد کردند و گیاه را به شدت محکم کردند.
مثال:
The roots grew fibrously, anchoring the plant strongly.
معنی فارسی کلمه fibrously
:
فیبرولس (fibrously) به طور فیبری به معنای نوعی ساختار یا قوام است که شامل الیاف باشد.