معنی فارسی fictitiousness

B2

کیفیت یا حالت خیالی بودن، غیر واقعی بودن یا ساختگی بودن.

The quality of being fictitious; not real or true.

example
معنی(example):

خیالی بودن داستان برای همه واضح بود.

مثال:

The fictitiousness of the story was obvious to everyone.

معنی(example):

منتقدان اغلب درباره خیالی بودن آثار داستانی صحبت می‌کنند.

مثال:

Critics often discuss the fictitiousness of fictional works.

معنی فارسی کلمه fictitiousness

: معنی fictitiousness به فارسی

کیفیت یا حالت خیالی بودن، غیر واقعی بودن یا ساختگی بودن.