معنی فارسی fiddle-de-dee
B1عبارتی غیررسمی برای نشان دادن بیعلاقگی یا بیاهمیتی به چیزی.
An expression used to dismiss something as trivial or unimportant.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
او وقتی میخواست بیعلاقگیاش را ابراز کند گفت: 'فیدلدیدی'.
مثال:
He said 'fiddle-de-dee' when he wanted to express his disinterest.
معنی(example):
پاسخ او فقط یک 'فیدلدیدی' بود که نشان میداد او اهمیتی نمیدهد.
مثال:
Her response was just a 'fiddle-de-dee', showing she didn't care.
معنی فارسی کلمه fiddle-de-dee
:
عبارتی غیررسمی برای نشان دادن بیعلاقگی یا بیاهمیتی به چیزی.