معنی فارسی fidge

B1

فیدج، نامی برای یک دستگاه یا ابزار منحصر به فرد است که در اختراعات متفاوت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A unique name for a device or tool that may be used in various inventions.

example
معنی(example):

فیدج دستگاه عجیبی در کارگاه مخترع بود.

مثال:

The fidge was a peculiar device in the inventor's workshop.

معنی(example):

بسیاری فیدج را پیشرفته‌تر از زمان خود می‌دانستند.

مثال:

Many considered the fidge to be ahead of its time.

معنی فارسی کلمه fidge

: معنی fidge به فارسی

فیدج، نامی برای یک دستگاه یا ابزار منحصر به فرد است که در اختراعات متفاوت مورد استفاده قرار می‌گیرد.