معنی فارسی fidget pie
B1نوعی اسباب بازی یا وسیله که با حرکات دستی به ایجاد توجه کمک میکند.
A toy that is designed to be squeezed, pulled, or otherwise engaged with to help focus or reduce anxiety.
- noun
noun
معنی(noun):
A kind of pie filled with bacon, apple, onion, potato, etc. sweetened and spiced.
example
معنی(example):
پای فیدج یک اسباب بازی سرگرمکننده برای درگیر نگهداشتن کودکان است.
مثال:
The fidget pie is a fun toy for keeping children engaged.
معنی(example):
ما یک پای فیدج خریدیم تا به او کمک کنیم در حین انجام تکالیف تمرکز کند.
مثال:
We bought a fidget pie to help him focus during homework.
معنی فارسی کلمه fidget pie
:
نوعی اسباب بازی یا وسیله که با حرکات دستی به ایجاد توجه کمک میکند.