معنی فارسی figgum

B1

نوعی شیرینی یا دسر که از انجیر تهیه شده و به صورت کشیدنی یا جویدنی است.

A type of candy or dessert made from figs, often chewy or sticky.

example
معنی(example):

کودکان از جویدن فیگوم در تابستان لذت می بردند.

مثال:

The kids loved chewing figgum during the summer.

معنی(example):

فیگوم یک خوراکی محبوب در نمایشگاه محلی بود.

مثال:

Figgum was a popular treat at the local fair.

معنی فارسی کلمه figgum

: معنی figgum به فارسی

نوعی شیرینی یا دسر که از انجیر تهیه شده و به صورت کشیدنی یا جویدنی است.