معنی فارسی figurately
B1به طور مجازی، به معنای بیان معنا یا تصویر از طریق تشبیه یا استعاره به جای بیان مستقیم.
In a manner that uses figures of speech; metaphorically.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور مجازی صحبت کرد و از تشبیهها برای بیان افکارش استفاده کرد.
مثال:
He spoke figurately, using metaphors to express his thoughts.
معنی(example):
نویسنده به طور مجازی نوشت و با زبانش تصاویری زنده ایجاد کرد.
مثال:
The author wrote figurately, creating vivid images through his language.
معنی فارسی کلمه figurately
:
به طور مجازی، به معنای بیان معنا یا تصویر از طریق تشبیه یا استعاره به جای بیان مستقیم.