معنی فارسی figurial
B2فیگوریال مربوط به ویژگیهای اشکالی یا طرحهای انسانی در هنر است.
Pertaining to the characteristics of shapes or forms, especially human figures in art.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نمایش فیگوری از صحنه ماهرانه بود.
مثال:
The figurial representation of the scene was masterful.
معنی(example):
او جنبههای فیگوری هنر کلاسیک را مطالعه کرد.
مثال:
She studied the figurial aspects of classical art.
معنی فارسی کلمه figurial
:
فیگوریال مربوط به ویژگیهای اشکالی یا طرحهای انسانی در هنر است.